حال و هوایم دیدنیست
خوبم، بدم، گریه میکنم، می خندم!
تــــو را دارم....
بیشتر که فکر میکنم میبینم تـــو را که هیچ، خودم را هم ندارم!
کلاغک سیاه هر روز صبح علی الطلوع پشت پنجره ام می آید به قار قار
نگاهش میکنم به امید خوش خبری
اما بی خبر است
و گاهی این بی خبری چقدر خوب است....
کاش یکی از همین روزها خبر باران بیاورد
دلــم یک دل سیر خیس شدن می خواهد